حسابی از وبلاگ خونی عقب افتادم ، کلن نمیدونم روزم چه جوری میگذره البته خودمونیم کسی که هر روز دوشیفت سرکار میره وقت اضافه نداره که مدتیه به خونه پدرشوهری هم سر نزدم
به خاطر اینکه خواهری باید حجاب داشته باشه یا تنها میرم خونه بابا اینا یا اصلن نمیریرم ، گرچه که همسری هم بدون من میره پیششون ، پریشب واسه یه کاری پاشد رفت بیرون ، هی نیومد هی نیومد آخرش زنگ زدم میگم کجایی ؟ میگه بهت نگفتم ؟ خونه ی مامانت اینام!!!!!!!!!
گفتم خوش بگذره
ولی کلن به خاطر مشکل خواهری میره اونجا ، همش هم به بحث و تبادل نظر میگذره ، من طاقت شنیدن ندارم ، وقتی تو جمعشون هستم کلی به شوهرخواهری بد و بیراه میگم !
دهه اول محرم هم اومد و رفت کلن محرم گردی نکردیم ،همسری که اهلش نیست من هم خونه نشین هستم فقط روز تاسوعا و عاشورا یکمی با مامان اینا رفتم هیئت دیدیم ، همسری هم که خودش تو هیئت مسجد محلشون بود..
هنوز لنگ لنگان راه میرم اعصابم از دست پام خوراب شده دیگه ، این پای من منو از مسافرت کیش فعلن انداخته بی ادب!
سلام.
بهترین وبلاگ های به روز شده رو لیست کردم می خوام شما رو هم اضافه کنم اگه تمایل داری به آدرسم بیا و از این فهرست برای تبادل لینک استفاده کن.
ممنون
پات چی شده ؟
ایشالا زودی خوب بشه
والا از یه بلندی ب ارتفاع حدودن 1متر افتادم پایین :)
ای پای بی ادب:)
الهی بحق این ماه مشکل خواهری به ز.دی ختم بخیر بشه
این بلاتکلیفی سخت تره
بخدا همینطوره بلاتکلیفی آدمو میکشه
تو رو خدا مژی دعا کن عزیزم
پات چی شده خدا بد نده
بدمدل افتادم از رو یه سکو تو خیابون
شب بود ارتفاعشو ندیدم خواااهر
یشالا زودی خوب بشی عزیزم
راستی هی میگفتی یه خبر خوب دارم میام میگم چی شد
از نی نی خبری نیست
ایشالا
چون خبره مربوط به من نیست فعلن نمیشه بگم بخدا ببخشید عزیزم
ایشالا که پات زودی خوب بشه عزیزم...
خب چرا نمی ری پیش خواهرت؟ شاید نیازش به تو بیشتر باشه ها...
ایشالا عزیزم
والا اون همش شیفته همش بیمارستانه سیندختی
وتی میاد خونه میخواد استراحت کنه
ایشالا پات خیلی زود خوب میشه عزیزم...
برای خواهریت خیلی ناراحتم... بلاتکلیفی خیلی بده...
اره دخملی بلاتکلیفی آدمو میشه
تو رو خدا دبت صافه براش دعا کن خانومی
خصوصی
del