اسفند دوست داشتنی من از راه رسیده...
هیچی نخریدم ، طبق معمول درگیر کارم هستم
خونه تکونی پیشکش ، دیگه مثل سالهای قبل همون چند روز قبل از سال تحویل یه کاریش میکنم
خددااا چرا کار دوشیفت رو برای زنها آفریدی
برادر شوهری شیراز درس میخونه ، البته "شهر صدرا" که جز شیرازه و خیلی خیلی نزدیکه به شیراز
خونه دارن با دو تا از دوستاش و تمام عید خالیه ،خیلی خیلی دلم میخواد شده واسه دو روز بریم
گرچه ما عید هم بجز تعطیلا رسمی در خدمت مسافرین گرامی هستیم
برنامه ای واسه عید ندارم کلن روابط عیدانه خیلی خیلی کم شده ، شاید بهتره بگی کمش کردن با اخلاقای خاصشون .....
بعضی وقتا وب بچه هارو میخونم ، هی میگم وایچقدر جذاب روزمره هاشونو مینویسن ، منم هی به این صفحه سفید نگاه میکنمو چیزی به ذهنم نمیاد!
منم کلا اتاقم از دیوار...تمیز کردنش با خودمه میزارم سه روز قبل از چهارشنبه سوری چون دوست دارم وقتی عید میشه بوی تاید شامپو هاله..از اتاقم متصاعد بشه
آخخی چه باحال
دقیقا منم همین بوها رو دوست دارم