روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

504

تو این مدت فیس بوک و الاخصوص اینستاگرام منو اغفال کرده بود

آخه گوشی همیشه دستته ، در دسترسه ولی نمیشه باش پست و کامنت بذاری، خلاصه که کلی عقب افتادم

داییم از آلمان با خانوادش اومد البته برا پسرش که کلی مشتاق دیدنش بودیم مشکل پیش اومد و نشد بیاد . با خواهری و همسرش رفتیم همدان ، سه شنبه شب 22 مهر راه افتادیم و صبح غار علیصدر بودیم بعدازظهرش بارون گرفتت سرمون و دنبال هتل گشتیم ، همدان زمستون هم هتلاش پره !!!!!!!!یه سوییت خوب گیر اوردیم و دوشبو موندیم . گنجنامه رفتیم ، ناهرا مرغ کباب کردیم بعد لالجین رفتیم کمی خرید کردیم فرداش جمعه بارون بود که از خواب پاشدیم ولی راه افتادیم رفتیم سمت بوعلی و باباطاهر بعدشم دیزی خورون عاااااالی . بعد هم رفتیم شب خرم آباد خونه فامیل همسری که کلیدشو به زور بمون تقدیم کرده بودن . شنبه صبح هم راه افتادیم به سمت خونه ولی وسطاش برا ناهار باز توفق داشتیم که یه ماکارونی دبش درست کردم

سفر خوب بود

خوش گذشت

فقط بسیار بسیار جا کم داشتیم تو ماشین. 206 یه ماشین دونفرست . 

خبری دیگه نیست

کلن روزمرگی محض