روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

۸۷

 

دلم بدجور گرفته 

حالم خوب نیست ،گرچه اشکام سرازیر شدن و ول کن نیستن ولی بازم نمیدونم چرا سبک نمیشم 

حالم بده،همسری رفت ،الان زنگ زد که ..... 

بیخیال دلم گرفته.دلم میخواست یه زن خونه دار بودم ،نه نمیتونستم ،تو خونه دق میکردم 

دلم میخواست انقدر به همه چی فکر نمیکردم 

انقدر حساب و کتاب نمیکردم انقدر خودمو اذیت نمیکردم  

احساس مسولیت شدشدی نسبت به زندگی دارم 

حس میکنم همش باید خوبه خوب باشه 

ولی دریغ که آرامشمو داره میگیره

وای خستم  

بخدا خستم 

همسری همش میگه بی خیال باش انقدر ارزش نداره. ولی نمیتونم،اصلا دست خودم نیست 

ای کاش یه مدت گم میشدم  

میرفتم  

ازاد بودم  

کاش انقدر زندگی سخت نبود   

کاش من انقدر دقیق نبودم تو مسایل 

کاش  ........

کاش .......... 

کاش .......... 

خدایا خودت آرامش بهم بده 

*هیچی نشده ،فقط من دلم گرفته تو این هوای ابر و بارونی پاییز