کلاً حالم گرفته
مدتیه .......
میگن حساس شدم
فکر نکنم ،
50 درصدش من مقصرم ، بقیش چی؟
نمیدونم، واقعا نمیدونم
از درون شکستم
همش روز و شبم شده دلهره ، ترس از آینده ..........
مشکلات که کم نشده هیچ که خیلی خیلی بیشترم شده
دلم نمیخواد اینجا بنویسم من از اول اولش هم اینجا راحت نبودم . نمیدونم چرا؟
اصلا انگار تو دنیای مجازی هم که اکثراً کسی کسی رو نمیشناسه هم نمیشه تموم مسایلوئ نوشت
چرا؟
ببخشید که تلخم
چرا اینجوری شدی خانمی . امیدوارم زود زود بهتر بشی
منم همینطویم وبلاگمو دوست دارما ولی اینکه همه چیو بشه توش گفت رو نه
ممنون دوستم بابت تبریک تولد تو ف ب
سخت نگیر گلی
به فکر تجدید روحیه باش
با مهمونی گردش ورزش و کلا هر چی حالتو خوب می کنه
زندگی برا همه سختی داره مهم اینه چه جوری بهش نگاه کنی
الهی دلت خوب بشه و شاد بشی
سارا جونی چی شده
ایکاش یه طوری خودت رو تخلیه کنی
ترس از چی داری آخه؟؟؟؟....
امیدوارم مشکلات زودتر حل بشه..
سلام عزیزم
چرا غصه داری گلممممممم؟
عزیزم زندگی بالا و پایین زیاد داره
صبور باش و محکم
سلام عزیزم
اره راست میگی منم راحت نیستم.امیدوارم بهتر شی دوستم
ما آپیدیم اما رمزیه.نمیدونم چه جوری رمز رو برات بذارم اخه اینجا خصوصی نداره !!!!
چرا خودت به دیگران این حق رو میدی ومی گی اینجا هم نمیتونی راحت باشی ؟...اینجا مال تو ئ اگه هر کی دوست نداره نخونه .راحت باش عزیزم زندگی سخت می گیره به ادم بهتره خود ادم همه چی رو تا جایی که می شه راحت بگیره
چرا می ترسی آخه؟
ان شاءالله همه چیز رو به راهه عزیزم
جانا سخن از زبان ما میگویی......
منم مثل توام
ایشالا زود زود از این حالت دربیای و حالت بهتر بشه خانومی
عزیزم خیلی خوشحالم میدونی چرا؟
آخه من اولین وبلاگی که خوندم تو زمینه خاطرات شما بودین
بعد با وبلاگای دیگه....
تا حالا هم نتونستم واستون کامنت بذارم الان خیلی خوشحالما
به منم بسر/بیا با هم دوست باشیم
بهم رمز هم میدی؟؟؟؟
از آشناییت خوشبختم گلللی
ایشالا مشکلات و ناراحتیایی که دل مهربونتو فشرده کرده برن زود و دیگه برنگردن...