روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

313 بله برون

رفتیم عقد پسرعمو خوب بود ولی اصلاانتظار نداشتم این دختر رو انتخاب کنن، بنا به هزار دلیل !


حسابی برا بله برون خرج کرده بودن و هنوز یه جشن عقد تو تالار در راهه .محمد یه پسره و عموم نفسش میره و میاد ومیگه: "محمد". 


اونجا هرکسی من و خواهری رو میدیدن میگفتن :بچه 

دلم خیلی خیلی واسه خواهری کباب شد. همه زن و شوهرای جوون که با من و خواهری یا حتی بعد از ما ازدواج کردن تو خوبی و خوشی بودن خدا روشکر. و تقریبا همه یا بچه بغل بودن یا بچه تو دل!


دعا کنین برا خواهریم 



نظرات 5 + ارسال نظر
حسین سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:01 ب.ظ http://www.love-family-life.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی داری
با تبادل لینک موافق هستی ؟
اگه موافقی منو با عنوان و آدرس زیر لینک کن
بعد خبرم کن تا منم لینکت کنم

عنوان : عشق ، خانواده ، زندگی
آدرس : www.love-family-life.blogsky.com

خوشحال میشم به بلاگم سر بزنید

موفق باشید

منو در قسمت جعبه لینک لینک کن (ممنون)

نارنجدونه سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:52 ب.ظ

الهی به حقه ابروی حضرت زهرا دامن خواهریت سبز بشه

بهاردخت چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ http://www.spring25girl.blogfa.com

سلام
ایشالا مشکل خواهریت حل بشه و به اون چیزی که میخواد برسه

مژی چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:07 ب.ظ

سلام
نمی دونم چرا اما تو ماه رمضون خیلی به یاد خواهرت بودم
انشالله که خدا کمکش کنه

مینا(از هر دری سخنی) شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:37 ب.ظ

سلام عزیزم
نیستی کم پیدایی نه سر به ما میزنی نه کامنت میزاری اینه رسم دوستی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد