بالاخره همون دوشنبه شب با همسری رفتیم زولبیاو بامیه خریدیم (وای یعنی این دغدغه ی منه واقعا؟) ولی شیره خیلی زیادی دارن ،خیلی دل میزنن حتما باید با چایی بخورم
تازه میوه مورد علاقمو هم میوه فروش کناردفتر آورده بود کلی خریدیم: هلوانجیری جان!!!
کلن از آلو ، چه زرد و چه قرمزش خوشم نمیاد حالا هی همسری میره به هوای ترشش میخره که با نمک بخوره، البته من که لب نمیزنم ،گاهی هم به مقصودش نمیرسه و شیرین ازآب در میان!!!!
امروز با همسری یه قیمه خوشمزه پزوندیم واسه افطار ولی انصافا 99 درصد کارشو همسری انجام داد
دارم حریم سلطان میبینم و با تبلت آپ میکنم :) بالاخره سلیمان زد ابراهیم رو ناکار کرد .کلن خیلی خیلی از خرم بدم میاد .هر باراین سریال رو میبینم کلی بد و بیراه نثارش میکنم،حقشه!