492 دوهفته ای که گذشت ! (عکس)

بدون رمز

 کجا بودم دو هفته ؟ 

با همسایه ها که دیگه دوتاشون خونه خریدن و رفتن ودیگه جز دوستامون شدن ، قبل از ماه رمضون رفتیم بیرون و قرار گذاشتیم واسه افطار همو دعوت کنیم که من پیش قدم شدم برای دوشنبه 16تیر که میشد نهم ماه رمضون ، خلاصه صبح رفتم سرکار و از ظهر دست بکار شدم زرشک پلو مرغ و سوژ جو درست کردم و برا شام رفتیم بیرون کنار رودخونه (پارک دو لت ) که خوش گذشت ،

اینم آشپزی من :

 فرداش هم مامان گفت شام درست کنم بیاید، که باز من گفتم نه من برنج درست میکنم و سالاد ،شما هم بقیه چیزا رو آماده کن بریم باز کنار آب ( پارک ر عنا) که خاله هم اومده بود و خوب بود: 

برای مدیر فنی شدن از سازمان یه قولایی گرفتم که گفتن شنبه بیا و مدارک حراستتو بیار که به خاطر پیش فروش تابستونی که اول اعلام کردن یکشنبه ست و دوماهه که شنبه رفتیم دیدم تغییر کرده و یک ماهه شده و افتاده چهارشنبه و من مجبور شدم یکشنبه با قطار برم تهران و تو قطار افطار کنم و دوشنبه کارمو انجام بدم بعد برم هواپیمایی نفت و دست از پا درازتر برگردم ایستگاه و ساعت 6 راه بیفتم 

صبح که رسیدم پدرهمسری زنگ زد و گفت یه خبر خوب ،گفت مجانی نمیگم ، گفتم باشه ولی چییییی؟ گفت گواهینامت اومده کلی جیغ جیغ کردم :

همون روز سه شنبه شب یه مهمونی سنتی خونه مامان دعوت بودیم اینم سفره باصفاش:

بعد هم چهارشنبه پیش فروش بود و از صبح تا 4 و از 6 تا 8:30 دفتر بود . برا شام هم باز کنار آب همسایه دعوتمون کرده بود  به صرف قلللللیه مااااهی ، به به !

اینم لاک ۳۵ تومنی که همسری برام خریده  و عالیه کلن لب پر نمیشه ( عاشقشم)